دکتر محمدرضا جباری پژوهشگر تاریخ اسلام، با انتقاد از عدم توجه کافی به بخشهای تاریخی قرآن به توضیح مهمترین بخشهای کتاب خود در این زمینه پرداخته است.
به گزارش مبلغ نشست «نظام موضوعات تاریخی در قرآن» پنجشنبه ۱۶ فروردین سال جاری از سوی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع)، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد. حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمدرضا جباری در این نشست سخنرانی کرد که مشروح سخنان وی را در ادامه می خوانید:
دکتر جباری در ابتدای سخنرانی خود در تبیین مباحث تاریخی قرآن و تاریخ اسلام درقرآن گفت: موضوع تاریخ در قرآن مهم است و در آن آثار و مقالات زیادی تالیف شده است و دلیل آن اهمیتی است که قرآن کریم به تاریخ داده و ما را عملاً به این سمت سوق داده که به تاریخ، توجه خاصی داشته باشیم. تعداد زیادی از آیات قرآن ناظر به رخدادهای تاریخی است که به دو دسته کلی قابل تقسیم است؛ بخشی از آنها ناظر به تاریخ انبیا و امم پیشین است مانند سوره حضرت یوسف که با احسن القصص در قرآن از آن یاد شده است یا در مورد حضرت موسی که آیات بسیاری به آن پرداخته و بخش دوم هم رخدادهای مربوط به تاریخ صدر اسلام است.
به گفته آقای جباری نسبت به بخش اول با وجود کارهایی که توسط نویسندگان عرب انجام گرفته است همچنان احساس نیاز وجود دارد. استاد یعقوب جعفری کتاب تاریخ اسلام از منظر قرآن را تدوین کردهاند، اما کفایت نمیکرد زیرا به صورت گزینشی آیات را آورده بودند و نیاز به کار جامعی در این زمینه بود و از همین روی خود ایشان، کتاب تاریخ اسلام به روایت قرآن را نگارش کرده اند که در ادامه گزارشی از محورهایی که در ارتباط با رخدادهای تاریخی صدر اسلام نگاشتهاند، بیان میشود.
نص را همواره باید بر قرآن عرضه کرد
محور اول، بحث بررسی آماری آیات تاریخی قرآن است که حدود ۷۲۰ آیه شناسایی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. به عنوان مثال در ارتباط با رخداد جنگ بدر روایتی تاریخی به نام روایت حباب بن منذر داریم که رسول خدا هنگام عزیمت به سمت بدر در منزلگاهی قبل از بدر اردو زدند و در پاسخ به حباب که آیا توقف در اینجا به تدبیر خودتان است یا به امر الهی است؟ فرمودند امر الهی در کار نیست و حباب گفت چاههای بدر را کور کنیم تا مشرکان نتوانند استفاده کنند اگر این روایت را به آیات سوره انفال عرضه کنیم تطبیقی ندارد؛ زیرا خداوند در شب بدر بارانی نازل کرده است که آثاری فراوان داشته است، از جمله آب باران که جمع شد و مسلمانان از آن آب استفاده کردند و اگر دسترسی به آبهای چاه وجود داشت نیاز به این آب باران نبود و همچنین این روایت با سیره پیامبر سازگاری ندارد که دشمن را تشنه نگه دارد تا تسلیم شود و مسلماً نص را باید بر قرآن عرضه کرد.
وی افزود: در این کتاب از طفولیت پیامبر آیاتی شناسایی شده است، در مورد کودکی رسول خدا سوره ضحی را داریم که بحث یتیمی پیامبر را مطرح کرده است. در این سوره آیه وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَی را باید بر اساس مباحث کلامی بررسی کرد، ظاهر آیه این است که پیامبر دوره ضلالتی را گذرانده و بعد هدایت شده است. اگر به برخی از روایات عام توجه کنیم باید همین تفسیر را بپذیریم در حالی که این با مبنای کلامی ما که عصمت را از همان دوران طفولیت برای پیامبر قائل هستیم سازگار نیست و این گونه آیات را باید معنا کرد. مرحوم علامه طباطبایی(ره) نسبت به این آیه فرمودند: و وجدک ضالا فی نفسک لولا هدایه الله یعنی اگر هدایت الهی نبود در تو اقتضای ضلالت بود.
وی ادامه داد: مسئله بعثت رسول خدا به نبوت بخش دیگری است که در قرآن کریم آیات زیادی در این مورد وجود دارد. روایات سخیف و نادرستی در مورد آغاز نبوت رسول اکرم در متون اهل سنت دیده میشود که مضمون کلی آن بدین نحو است که رسول خدا به پیامبری رسید در حالی که تردید داشت که آیا واقعاً پیامبر شده است یا آنکه در غار حراء نزد او آمده، شیطان بوده است، این روایت با مبانی کلامی ما سازگار نیست.
بعثت به نبوت و بعثت به رسالت از دیدگاه شیخ محمد هادی یوسفی غروی
وی به نبوت پیامبر اشاره کرد و گفت: نکته دیگر که با عنایت به آیات و روایات و برخی دیدگاهها باید مورد بررسی قرار بگیرد موضوع نبوت پیامبر است. شیخ محمد هادی یوسفی غروی در کتاب موسوعة التاریخ الاسلامی بحثی را مطرح کردند که رسول خدا هنگام بعثت به نبوت مبعوث شدند و بعد از سه سال که بنا شد دعوت خود را آشکار کنند به رسالت برگزیده شدند و پیامبر دو مرحله بعثت به نبوت و بعثت به رسالت را گذرانده است؛ یا اینکه گفته شود بعثت به نبوت از قبل بوده است و مقام نبوت قبل از خلقت ظاهری او بوده است، و اگر این باشد قطعاً بعثت به رسالت خواهد بود و از همان آغاز ۴۰ سالگی پیامبر مامور به ابلاغ وحی بوده و زمینه یابی میکرده است و بعد سه سال که زمینهها فراهم شد دعوتها را آشکار کرده است.
نکته دیگر قرآنی تاریخی که از متفردات آقای یوسفی غرری است این مسئله است که بر اساس منابع تاریخی پیامبر هنگام آغاز دعوت علنی در دو مرحله کار را انجام دادند. بعد از نزول آیهای از سوره شعراء ابتدا خویشان را و سپس با نزول آیهای از سوره حجر دعوت خود را کاملاً آشکار کردند و از ویژگیهای کتاب ایشان این است که بر اساس تاریخ ترتیب نزول سور قرآن پیش میروند و چون سوره شعرا سوره چهل و هفتم در ترتیب نزول و سوره حجر سوره پنجاه و چهارم است و قبل از این سورهها سوره های دیگری نازل شده است لذا ایشان معتقد نیستند که این آیات در بدو دعوت علنی نازل شده باشد بلکه به اعتقاد ایشان این آیات در شعب ابی طالب نازل شده است و موید آن را روایتی میگیرند که پیامبر در شعب، بنی هاشم را جمع کردند و سوره حجر هم زمانی نازل شده بود که دعوت ابلاغ شده بود و سران شرک پیامبر را تهدید کرده بودند و آیه نازل شد که دعوت را ادامه دهد و روایتی نیز در این زمینه وجود دارد که موید میگیرند.
بنابراین دعوت علنی با سوره مدثر شروع شده است و روایتی از جابر بن عبدالله انصاری داریم که اولین سوره نازل شده بر پیامبر را مدثر ذکر میکنند و بحثی اینجا مطرح میشود که اگر اولین سوره مدثر باشد و بعد از سه سال از مبعث پیامبر نازل شده باشد، در این سه سال قرآن طبیعتاً نازل نشده است، در حالی که روایات معتبری داریم که قرآن در شب قدر بر بیت المعمور به صورت دفعی و یکپارچه و سپس در طول ۲۰ سال بر پیامبر نازل شد.
دعوت جنیان به اسلام در قرآن
وی بیان کرد: مسئله بعدی در رخدادهای تاریخی بعد از بعثت پیامبر بحث دعوت جنیان است. سوره مبارکه جن نازل شده است و دو نکته در آن مطرح است؛ اصل دیدار پیامبر با جنیان و اینکه جنیان آیات را شنیدند و به دیگر جنیان خبر دادند و به ایمان آنها انجامید در مورد تاریخ این رویداد در برخی از روایات است که ییامبر از طائف برمیگشتند و به وادی مجنه رسیدند و مشغول نماز و تلاوت آیات شدند که جنیان شنیدند، این بدان معنا است که باید بازگشت از طائف سال دهم باشد اما در برخی روایات نام عبدالله بن مسعود است و او در این زمان مهاجر به حبشه بوده است و نباید در مکه باشد بنابراین باید در تاریخ زودتری این ماجرا اتفاق افتاده باشد و همچنین نکته دیگر مسئله آگاهی جنیان از بعثت پیامبر مربوط به سالهای آغازین بعثت میباشد لذا باید در دو مقطع یک بار در آغاز بعثت پیامبر با جنیان ملاقات کرده باشد بعد به صورت مکرر تکرار شده باشد.
وی ادامه داد: رخداد دیگر مسئله معراج و اسراء است که به لحاظ تاریخی و روایی و قرآنی نیاز به بررسی دارد.
مرحوم علامه مجلسی روایات زیادی را در جلد هجدهم بحار در این مورد گرداوری کرده اند. و از لحاظ تاریخی اختلاف بزرگی میان شیعه و اهل سنت است که تاریخ معراج کی بوده است و آیا معراج و اسراء در دو مقطع اتفاق افتاده است یا در یک شب رخ داده است. دیدگاه شیعه این است که معراج در سالهای آغازین بعثت رخ داده است و اهل سنت با وجود روایات متعددی که در مورد خلقت نوری حضرت فاطمه(س) وجود دارد و باید ولادت فاطمه(س) بعد از معراج صورت گرفته باشد اما ولادت حضرت فاطمه(س) را پنج سال قبل از بعثت ذکر میکنند در حالیکه اقتضای روایات این است که فاطمه(س) بعد معراج متولد شده است. و در مورد دفعات معراج برخی قائل به دو مرتبه هستند ولی قدر متیقن یک معراج و یک اسراء است.
گونه شناسی نوع مواجهه مشرکان با دعوت پیامبر
وی بحث بعدی را تحت عنوان گونههای مواجه مشرکان با دعوت اسلامی مطرح کرد و گفت: مشرکان با پیامبر رفتارهای روانی، فیزیکی، اجتماعی و سیاسی مختلف داشتند و تهمتهایی به آن حضرت میزدند و او را ساحر، دروغگو، مفتری، شاعر و مجنون مینامیدند و استهزا و عیب جویی داشتند و پیامبر را آزار میدادند و اذیتهای جسمی و روحی از قبیل بهانه جویی و درخواستهای نامعقول، تقلید کورکورانه از پیشینیان و اظهار شگفتی از دعوت به خدای واحد، جبر اندیشی، درخواست طرد فقرا، درخواست شریک کردن بتها در عبادت، درخواست تغییر برخی آیات قرآنی، پرسشهای دشوار از باب عاجز کردن پیامبر و … داشتند که صبر و اهتمام شدید پیامبر برای دعوت را میطلبید.
وی در موضوع تاریخی شق القمر که انعکاس قرآنی دارد گفت: روایات فریقین فراوان است و ادعای تواتر نیز در این باره شده است ولی با وجود آن برخی منکر هستند و حمل بر قیامت میکنند .
جباری در پایان سخنرانی خود گفت: رخداد بعدی بیعت اول عقبه است که به اشتباه عقبه اول گفته میشود و آیه مستقیمی در این مورد نداریم، اما میتوان با آیه دوازده سوره ممتحنه ارتباط داد، با اینکه این آیه سال هشتم در فتح مکه نازل شد اما چون که بیعت اول عقبه از جهت مضمون و محتوا با بیعت نساء بعد فتح مکه همخوان است و شش محور دارد، لذا بیعت اول عقبه را بیعت نساء نامیدند.