خاورمیانه جدید بدون آمریکا، یکی از تئوری‌هایی است که بسیاری بعد از توافق تهران و ریاض برای ازسرگیری روابط، درباره آن صحبت می‌کنند.

ظهور خاورمیانه جدید، بدون حضور آمریکا

فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها – الف نوشت: توافق ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک تیتر اول رسانه‌های منطقه طی یک هفته گذشته بوده و رسانه‌های بین‌المللی نیز بعد از اخبار مربوط به تحولات جنگ اوکراین و روسیه، گزارش‌های آشتی تهران و ریاض را در اولویت قرار داده‌اند. آنچه که این روزها در رسانه‌های مختلف جهان و منطقه و در میان تحلیل‌های کارشناسان و ناظران امور منطقه مورد توجه قرار گرفته، ابعاد و تاثیرات توافق ایران و عربستان بر تحولات و پرونده‌های منطقه است، پرونده‌هایی چون موضوع ریاست‌جمهوری لبنان، جنگ یمن، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و …  ارزیابی‌ها نشان می‌دهد تقریبا همه اتفاق نظر دارند که احیای روابط ایران و عربستان مقوله‌ای جدا از سایر پرونده‌های منطقه بوده و تاثیر مستقیم بر آنها ندارد. اما با همه این وجود نمی‌توان آثار ضمنی و غیرمستقیم این توافق را در پرونده‌های حساسی چون جنگ یمن نادیده گرفت. در طول 8 سال جنگ یمن، راهبرد ایران در تعامل با این جنگ ویرانگر، تلاش برای ایفای نقشی سازنده با کمک دیگر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی جهت پایان دادن به این بحران بوده و خود یمنی‌ها تاکید می‌کنند که تهران هرگز در تصمیم‌گیری‌های آنها مداخله‌ای نداشته است.  اما از آنجایی که معادلات منطقه در دهه‌های گذشته به سمت و سویی پیش رفت که شاهد ظهور دو محور متقابل بودیم و در یک سو محور مقاومت به رهبری ایران و در سوی دیگر یک محور وابسته به آمریکا وجود داشت، بسیاری امیدوارند همگرایی عربستان به عنوان کشوری که تحت دیکته‌های آمریکا عمل می‌کرد، با ایران که رهبر محور مقاومت منطقه محسوب می‌گردد، می‌تواند فضایی آرام برای حل اختلافات کشورهای عربی فراهم کند و سعودی‌ها با اتخاذ مواضع نرم‌تر در قبال خواسته‌های یمنی‌ها، گامی جدی برای آتش‌بس دائمی بردارند. پرونده ریاست‌جمهوری لبنان نیز همین شرایط را دارد و انتظار می‌رود لبنانی‌هایی که منتظر تحولات خارجی برای انتخاب رئیس جمهور بودند، بعد از توافق ایران و عربستان، دست کم در سطح روانی بتوانند برای توافق جهت انتخاب گزینه ریاست‌جمهوری آماده شوند. درباره سوریه نیز ناظران پیش‌بینی می‌کنند که عربستان به زودی برای احیای روابط با دمشق اقدام کند و شاید شاهد بازگشایی سفارتخانه‌های دو کشور در آینده‌ای نزدیک باشیم. به این ترتیب اگر روند توافق تهران و ریاض مسیر طبیعی خود را طی کند می‌توان به ایجاد یک صلح و ثبات پایدار منطقه‌ای خوشبین بود؛ به طوری که کشورهای منطقه به دور از مداخلات خارجی باهم تعامل داشته باشند و در مسیر حل اختلافات گام بردارند. طبیعتا قرار گرفتن منطقه و به طور کلی خاورمیانه در این مسیر، خلاف چیزی است که آمریکا از قرن گذشته برای آن تلاش و هدف‌گذاری کرده بود. هرج و مرج خلاق، خاورمیانه جدید، بهار عربی، توافق‌های ابراهیم و ائتلاف عربی-اسرائیلی ضد ایران، عناوین پروژه‌هایی هستند که آمریکا تنها طی دو دهه گذشته برای منطقه در نظر گرفته بود. 3 پروژه اول در دوره‌های مختلف که از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و تجاوز ارتش صهیونیستی علیه  لبنان در سال 2006 آغاز شد و به جنگ جهانی تروریسم علیه سوریه در سال 2011 و سپس عراق در 2014 رسید، در همه مراحل خود ناکام بود و با سد بزرگی به نام محور مقاومت مواجه شد. اما دو پروژه بعدی یعنی توافق ابراهیم یا همان قراردادهای عادی‌سازی اعراب با رژیم صهیونیستی و تشکیل یک ائتلاف عربی-اسرائیلی علیه ایران و محور مقاومت طی چند سال گذشته روند رو به رشدی طی کرده بود و تل‌آویو و واشنگتن امیدوار به تکمیل این پروژه‌های و سیطره کامل بر منطقه بودند. امضای قرار داد سازش میان امارات و بحرین در منطقه خلیج فارس با رژیم صهیونیستی نقطه عطفی برای پیشبرد طرح عادی‌سازی و تثبیت موجودیت اسرائیل در منطقه محسوب می‌شد؛ اما هدف تل‌آویو و واشنگتن کشاندن عربستان به سمت قطار سازش بود تا این روند تکمیل گردد. طی دوره اخیر نیز پروژه عادی سازی به سرعت پیشروی می‌کرد و سیگنال‌های زیادی از سازش قریب الوقوع سعودی‌ها با رژیم صهیونیستی مشاهده شد و کابینه جدید اسرائیل به ریاست «بنیامین نتانیاهو» حساب زیادی روی آن باز کرده بود. این روند تا حدودی درباره پروژه ائتلاف صهیونیستی-عربی ضد ایران و محور مقاومت نیز صدق می‌کرد و آمریکا و اسرائیل امیدوار به بسیج کشورهای عربی و در راس آنها عربستان علیه تهران بودند. درست است که این کشورها هرگز علنا در اتحاد علیه ایران شرکت نکردند اما برخی از آنها از جمله خود عربستان اقدامات خود را همواره در راستای خواسته‌ها و طرح‌های محور آمریکایی سازماندهی می‌کردند. بنابراین اگر بگوئیم «آشتی» ایران و عربستان آب سردی روی همه تلاش‌های آمریکا و اسرائیل برای اجرای پروژه‌های مذکور بود، اغراق نکرده‌ایم و حتی اگر این پروژه‌ها به طور کامل از بین نرفته باشند، دست کم با یک مانع بزرگ مواجه می‌شوند. خود صهیونیست‌ها بر این باورند که اسرائیل اولین قربانی توافق تهران و ریاض است و اگر پروژه عادی‌سازی عربستان با تل‌آویو به کلی متوقف نشود، حداقل تا زمانی نامعلوم به تعویق خواهد افتاد.  از سوی دیگر یکی از نقاط عطف توافق ایران و عربستان این بود که چنین توافقی با میانجیگری چین و در داخل این کشور به امضا رسید. این به معنای آغاز مرحله‌ای تازه از نفوذ چین به عنوان بزرگترین رقیب جهانی آمریکا در منطقه است؛ مسئله‌ای که در تضاد کامل با منافع آمریکایی‌هاست. به ویژه اینکه پکن می‌تواند از درگیری ایالات متحده در پرونده‌های جهانی مهم مانند بحران اوکراین، برای تقویت همکاری و همگرایی با متحدان واشنگتن در منطقه خصوصا در عرصه اقتصادی و نظامی، نهایت استفاده را ببرد. مسلما منطقه غرب آسیا یا شاید کل خاورمیانه در آینده‌ای نزدیک شاهد تحولات گسترده‌ای خواهد بود که بخش عمده آن به احیای مناسبات ایران و عربستان مربوط می‌شود؛ منوط به اینکه دو طرف در مسیر اجرای توافق با هوشیاری و احتیاط عمل کنند. به همین دلیل است که بسیاری درباره ظهور یک «خاورمیانه جدید بدون آمریکا» صحبت می‌کنند. پایان پیام/ت

Leave a Reply